کوروش کبیر
به نام اهورا مزدا
کمبوجیه دوم یا کمبوزیه یا کامبیز () از سال ۵۳۰ تا سال ۵۲۲ پیش از میلادی، پادشاه هخامنشی بود. وی به جای پدر، کوروش، بر تخت سلطنت نشست.[۱]
کشتن بردیاکوروش بزرگ دو پسر داشت، یکی را نام کمبوجیه بود که به ولایتعهدی معین شدهبود و حکومت بابل را داشت و در زمان غیبت کوروش از ایران نیابت سلطنت را نیز عهدهدار میبود و دیگری را یونانیها (اِسمِردیس) گفتهاند ولیکن داریوش در کتیبه بیستون او را بردیا مینامد.[۲] اخلاق تند و غرور فوقالعادهٔ کمبوجیه، او را وامیداشت تا به اقوام تابع، به چشم بندگان خویش بنگرد، همین ناچار برادرش بردیا را، در انظار، از او، محبوبتر میکرد.[۳] بردیا حکومت بعضی از ایالات شرقی ایران مثل خوارزم و باختر و پارت و کرمان را داشت و چون طرف توجه مردم شدهبود، کمبوجیه او را رقیب خود دانسته، طبق روایت داریوش بزرگ در کتیبه بیستون مخفیانه کشت.[۴] کمبوجیه قتل برادر را مثل رازی که جز چند تن از نزدیکانش بدان واقف نشدند، مخفی نگهداشت.[۵]گزنفون مینویسد، اطرافیان کمبوجیه بر او تسلط داشتند، از جمله یک مغ که ذهن پادشاه را برضد برادرش مشوب ساخت و پس از قتل برادر خود به جای او ادعای پادشاهی کرد.[۶] با اینحال برخی از دانشمندان مدرن برای نمونه آلبرت امستد آشورشناس آمریکایی اعتقاد دارند، مردی که بر کمبوجیه شورید برادر واقعی و وارث حقیقی سلطنت بود که داریوش او را کشت، آنگاه او را گئومات نامید و داستان بردیای دروغین را اختراع کرد تا غصب سلطنت را موجه جلوه دهد[۷].[۸][۹].[۱۰] لشکرکشی به مصرکمبوجیه که ظاهراً از مدتها قبل اندیشهٔ لشکرکشی به مصر را داشت، با قتل بردیا توانست خاطر خود را از وقوع هر نوع تمرد و طغیان برادر، آسوده کند. وی این اقدام خود را عمداً پنهان نگاه داشت تا در عین آنکه فرصت تحریک و توطئه را از بردیا گرفتهبود، در مدت غیبت او در ایران، مدعیان دیگر را هم به گمان آنکه برادر شاه در ایران هست و بر اوضاع نظارت دارد، از خیال هر گونه توطئه و طغیان باز دارد. وی بخاطر اینکه در بین خاندانهای بزرگ پارس و ماد در هنگام غیبت او دربارهٔ نیابت سلطنت اختلافی پیش نیاید، یک تن از مغان را که نزد هر دو قوم مورد احترام بود، به نیانت خود برگزید و سپس خود را برای فتح مصر آماده کرد. بهانهای که برای شروع جنگ لازم بود به آسانی ممکن بود به دست بیاید. این مسئله که آمازیس دوم پادشاه مصر وقتی کمبوجیه، دخترش را خواستگاری کرده بود، وی دختر پادشاه قبل از خود را برای پادشاه پارسی فرستاده باشد، میتواند یک بهانهٔ واقعی بودهباشد.[۱۱] آمازیس دوم فرعون مصر با مرگ خود و بر جای گذاشتن پسری که لیاقت و شجاعت او را نداشت، پیشرفت کمبوجیه را تسهیل کرد. مصر خود را برای یک حمله از طرف دریا آماده کردهبود ولی سپاه کمبوجیه با حمایت کشتیهای جنگی در طول ساحل و با استفاده از آبی که بدویهای عربی که با او هم پیمان شدهبودند، تأمین کردهبودند، توانست در پایان یک راهپیمایی ده روزه صحرای سینا را طی کند و به دروازهٔ شرقی مصر رسید و در آنجا خود را با فرعون تازهای روبرو یافت پسام تیک سوم که همان اوقات بعد از مرگ پدر به سلطنت سرزمین خدایان، مصر رسیده بود. جنگ در نزدیک حصار پلوزیوم (شهری باستانی، در نزدیک شهر پورت سعید امروزی) درگرفت و هر دو طرف با از جان گذشتگی میجنگیدند. مصریها بخاطر اینکه کشورشان به اسارت بیگانگان نیفتد و ایرانیان بخاطر اینکه در راه بازگشت، در اثر فقدان آب و آذوقه در معرض تلف واقعی میافتادند. جنگ چنان تلفاتی داده بود که هشتاد سال بعد که هرودوت از میدان نبرد دیدن کرده بود، هنوز کلههای پوسیدهٔ جنگجویان را در اطراف میدان نبرد میتوانست مشاهده کند. در هر حال سپاه فرعون شکست خورد و فرعون که فاقد شجاعت یک فرمانده بود، برای نجات جان خویش، بجای مقاومت در مناطق دیگر، فرار بیتوقف را برگزید. در سال ۵۲۴ پیش از میلاد مصر در واقع یک ولایت ایران شد. فرعون مصر پسام تیک که اسیر شده بود، موافق رسم عهد کوروش بزرگ در ابتدا در نظر بود که از جانب ایران همچون یک ساتراپ در مصر باقی بماند ولی او دست به توطئهای بر ضد سپاه ایران زد و کشف توطئه سبب شد که به امر کمبوجیه هلاک شود.[۱۲] اقدامات کمبوجیه در مصردربارهٔ احوال کمبوجیه در مصر، منبع عمده، اطلاعاتی است که هرودوت در اختیار گذاشته است و ازین رو در قبول آنچه از خشونتها و قساوتهایی که هرودوت از کمبوجیه نقل کرده است، باید احتیاط کرد، چون موافق آنچه رسم «پدر تاریخ» است، مشحون از قصهها و مبالغات نامعقول هم هست، خاصه که بعضی اسناد مصری، در پارهای از موارد، خلاف اخبار هرودوت را نشان میدهند. کمبوجیه در بدو ورود به سرزمین فراعنه، طبق کتیبهای که از کاهنی مصری بنام امیرالبحر اوجاگور رسنت بر جای مانده و در واتیکان نگهداری میشود، آداب و رسوم مصریها را یاد گرفت و در معبد مثل یک فرعون واقعی، تمام آداب و مراسم دینی قوم را بجا آورده و فرعون جدید مصر شد. محرک او در این اقدام هر چه بود، وی خود را با آنچه مقتضای مصلحت وقت بود، بخوبی تطبیق داد. باری کمبوجیه هر چند اندکی بعد تحت تأثیر اندیشهٔ سیری ناپذیر جهانگیری خود را، به دردسرهای بزرگ یکنوع شکست روحی دچار کرد. جهانگشاییهایی او بعد از مصر، همه به شکست انجامید. لشکر کشی از مصر بطرف کارتاژ و اتیوپیتسخیر کارتاژ (تونس امروزی) برایش ممکن نشد چون در آن زمان مستعمرهٔ فنیقیها بود و فنیقیها حاضر نشدند، به نفع کمبوجیه و بر ضد فرزندان و همنژادان خویش، اقدامی بکنند و کشتیهای خود را در اختیار وی نگذاشتند. بنابراین کمبوجیه در سال ۵۲۴ پیش از میلاد تصمیم گرفت از طریق خشکی به آنجا حمله کند ولی سپاه پنجاه هزار نفرهای که برای تسخیر کارتاژ، از طریق صحرای لیبی، فرستاد، به سبب نداشتن راهنمای امین، در زیر ریگهای روان صحرا، مدفون گشتند و از آنها دیگر هرگز خبری به وی باز نیامد. بعد از این شکست کمبوجیه قصد حمله به ناپاتا (سودان امروزی) و اتیوپی (حبشه) را کرد و خود وی سرداری لشکر را برعهده گرفت، ولی در صحراهای بی آب و علف از حیث آذوقه در مضیقه افتاد و بعد از تلفات زیاد به مصر مراجعت کرد. بعدها در زمان داریوش بزرگ این دو کشور جزء ممالک ایران شد.[۱۳] در هر حال شکست این نقشههای جهانگشایی، بدون شک آن اندازه خلاف انتظار بود که بتواند تعادل روحی و عصبی کمبوجیه را مختل کند.[۱۴] روایت کشتن آپیس گاو مقدس مصریان توسط هرودوتهرودوت میگوید
عقاید دانشمندان راجع به صحت این قضیه متفاوت است. تحقیقات جدیدی از روی نبشتههای ستونهای سراپیوم (سرافیوم) و آثار موجود در موزههای واتیکان و قاهره به ما اجازه میدهد ادعا کنیم که کمبوجیه نمیتوانسته است آپیس را مجروح کند.[۱۶] اگر چه قبولی روایت کشتن گاو مقدس، توسط کمبوجیه، دشوار بنظر می رسد ولی بعید نیست که قول هرودوت که میگوید، کمبوجیه در بازگشت از لشکر کشی اتیوپی در شهر ممفیس پایتخت مصر، نسبت به کاهنان مصری پرخاش کرده و گاوپرستیشان را استهزا کرده است، صحیح باشد. کمبوجیه شاید پیش خود میپنداشت که با این اهانتها قوم را از بند خرافات رهایی خواهد داد اما بخاطر گرفتاریهایی که در دنبال این اهانتها برای او پیش آمد، بدون شک اعتقاد عامه مصریان، به صحت آن خرافات استوارتر شد.[۱۷] در اثر این اقدام کمبوجیه مصریان فوقالعاده از ایرانیان متنفر شدند. داریوش اول برای اینکه تلافی کارهای بی رویه کمبوجیه را کردهباشد، در سفر مصر در عزاداری مصریها در موقع تلف شدن گاو مقدس آنها، شرکت کرد و یکصد تالان طلا وعده کرد به کسی که گاو مقدس جدیدی را برای مصریها پیدا کند.[۱۸] ازدواج کمبوجیه با آتوسا و رکساناهرودوت مینویسد
ازدواج میان محارم در برخی خاندانهای سلطنتی باستانی، برای نگهداری خون و مالکیت رایج بودهاست و عیلامیان و مصریان و تایلندیها و غیره، این رسم را داشتهاند. این داستان کمبوجیه نشان میدهد که پارسیان در آن زمان از این رسم ناخوشنود بودهاند.[۲۰] شکی نیست که ایرانیها پس از پیروزی بر مصر ارتباط تامی به این ملت داشتهاند. احتمالاً از آن زمان در پیروی از مصریها بعضی از اعضای خاندان سلطنتی چنین عملی را مرتکب شده و پس از آن موبدان را تحریک و تحریض نموده که فتوا به مشروعیت آن صادر نمایند. چنانکه از گفتهٔ هرودوت بر میآید قبل از کمبوجیه چنین قانونی که نکاح با خواهر را تجویر کردهباشد، در ایران وجود نداشتهاست.[۲۱] کشتن رکسانا به دست کمبوجیه ظاهراً باید قسمتی از همان شایعات خلاف حقیقت باشد که داریوش میگوید نه فقط ماد و پارس بلکه در سایر ولایات نیز دربارهٔ کمبوجیه منتشر میشد و مردم را طبعاً به مدعی او که در ماد به عنوان بردیا پسر کوروش قیام کرده بود، علاقمند میساخت.[۲۲] مرگ کمبوجیهکمبوجیه در بهار سال ۵۲۲ پیش از میلاد، در پایان سه سال دوری از وطن بخاطر خبرهای بدی که از ایران میرسید و طغیان بدفرجامی که در آنجا روی دادهبود و حضور او را در آنجا الزامی میکرد، روی به ایران آورد. او شنیده بود که یکی از مغان اهل ماد خود را بردیا پسر کوروش گفته و بر تخت سلطنت نشسته و مردم همه به طرف او رفتهاند. کمبوجیه در موقعیت بسیار دشواری واقع شد چون خود میدانست که بردیا را کشته، ولیکن نمیتوانست این مطلب را علناً ابراز کند.[۲۳] معهذا قبل از آنکه با محرک این طغیان که مردم او را بردیا پسر کوروش میخواندند، روبرو شود در بین راه در حدود دمشق بطور مرموزی مرد. هرودوت و کتزیاس مینویسند که مرگ در اثر تصادف اما به دست خودش روی دادهاست. قول داریوش هم که در کتیبه بیستون میگوید «به مرگ خود، مرد» در عین حال که خودکشی را نفی میکند، مرگ طبیعی را هم تقریباً انکار میکند. به احتمال قوی، وقوع حادثهای که مسبب آن خود کمبوجیه بوده، عامل مرگ او بودهاست.[۲۴] کمبوجیه از خود هیچ فرزندی باقی نگذاشت. نظرات شما عزیزان: چهار شنبه 9 شهريور 1390برچسب:, :: 9:7 :: نويسنده : افشین طباخی
آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||
|